امر به معروف به سبک شهدا
زمان شاه بود. داشتیم با هم تو خیابون قدم میزدیم. یه خانم بی حجاب داشت جلومون راه میرفت. فاطمه رفت جلو و بدون هیچ مقدمه ای ازش پرسید: ببخشید خانم، اسم شما چیه؟ خانم با تعجب جواب داد: زهرا، چطورمگه؟ فاطمه خندید و گفت: هم اسمیم، بعد گفت: می دونی چرا روی ماشینا چادر می کشن؟ خانم که هاج و واج مونده بود گفت: لابد چون صاحباشون می خوان سرما و گرماو گردو غبار واینجور چیزا به ماشینشون آسیب نزنه. فاطمه گفت: آفرین! من و تو هم بنده های خدا هستیم و خدا به خاطر علاقه ش به ما، یه پوششی بهمون داده تا با اون از نگاه های نکبت بار بعضیا حفظ بشیم و آسیبی نبینیم. خصوصا که هم نام حضرت فاطمه سلام الله علیها هم هستیم... بعدها که دوباره اون خانم رو دیدم، محجبه شده بود.
*شهیده فاطمه جعفریان
حـاشیـ ـه:
هرکه امر به معروف و نهی از منکر کند،
او جانشین خدا در زمین و جانشین رسول اوست.
"رسول خدا صلی الله علیه و آله"